به گزارش خبرگزاری حوزه، آموزش رفتار درست با دختر بر اساس نوع جنس و فیزیولوژی خاص دختران کافی نیست و لازم است سبک زندگی اسطورههای دینی از جمله حضرت معصومه(س) در تمام مقاطع تحصیلی و در جنبههای مختلف به آنها ارائه شود. این مسئلهای است که هر سال با توجه به فرارسیدن روز دختر بیش از قبل مطرح میشود مرضیه شاه سیاه دکترای مطالعات زنان و مشاوره خانواده در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری حوزه ضمن تبریک میلاد با سعادت حضرت فاطمه معصومه(س) و روز دختر به بررسی مسائل و آسیب های حوزه دختران پرداخت.
ویژگی ها و شاخصه های حضرت معصومه(س) که می تواند الگویی برای دختران امروز ما باشد چیست؟
گاهی کلمات را وقتی تخصصی می کنیم کار سخت می شود برای مثال زندگی فاطمی، روش حسینی، سبک مهدوی و ...ولی وقتی خوب دقیق می شویم در سبک زندگی بزرگان و الگوهای دینی مشاهده می کنیم که سبک زندگی همه ی آنها یکی است فقط در دوره های مختلف تاریخی کمی متفاوت است. همه ی این بزرگواران خدا را عبادت می کنند و هرآنچه که خداوند از بشر خود انتظار دارد را برآورده می سازند. برای مثال احترام به پدر و مادر، نام نیکو برای فرزند، آموزش و تربیت درست، مسئولیت پذیری در خانواده و اجتماع، نظم در زندگی؛ همه این ها در زندگی همه ی پیامبران و امامان ما جاری بوده است. در خصوص حضرت معصومه (س)هم همینطور است. تربیت همراه با آموزش درست و به موقع در سن خودش که توسط پدر و مادر بزرگوار ایشان و مخصوصا آموزش های تخصصی توسط امام رضا(ع) به ایشان باعث بالا رفتن سواد علمی و انگیزه هایی است که در آخر منجر به رفتار درست می شود. احترام به برادر بزرگتر تا جایی که سختی سفر را به جان خریدن نوع رابطه ی عاطفی خواهر و برادر را نشان می دهد که متاسفانه امروزه در خانواده ها این مدل تربیت که اعضا نسبت به هم بی تفاوت نباشند گم شده است. سیستم آموزشی تربیتی فرهنگی در یک راستا بوده و از هم جدا نبوده که باعث رشد دختران در سنین کم بوده است و نه صرفا آموزش علمی مد نظر باشد . متاسفانه ما از الگوهای دینی خود فقط صرفا نماز و روزه و حجاب را دیده ایم با اینکه این پازل کمی است. قانون پذیری، کمک و همدلی، تزریق درست عاطفه در خانواده و اجتماع، تاب آوری اجتماعی در روزهای سخت، مدیریت هیجان ها و اینکه یک زن می تواند در مشکلات بهترین تصمیمات را بگیرد از مهمترین الگو برای دختران امروز است.
جایگاه دختر در دین اسلام، روایات، و احادیث ما چگونه تعریف شده است؟
با توجه به اینکه بنده تخصص در مورد آیات و روایات ندارم ولی فقط در مطالعات کم خودم در آیات و روایات با تمام حاشیه های پیش رو در بحث فمینیسم و آزادی های زنان و با توجه به نقدهای مختلف آنان اینطور دیده ام که تفسیر سوره ی کوثر وزن این سوره نسبت به تمام قرآن برای حضرت زهرا(س) بسیار بالا و سنگین تر است. در اسلام زن از ابزار بودن و مال بودن خارج می شود حتی برای شیردادن مختار است که پول دریافت کند حتی در بحث حقوق از نظر مهریه و نفقه و ارث کاملا در اسلام شفاف و مشخص است. بحث مشورت با زنان عاقل توصیه شده است. محبت کردن به زن و عدم تحریک غیرت آن در بحث چند همسری و عدالت نشانه ی این مباحث که هر کدام در منابع بسیار معتبر آمده است. احترام به دختر از رفتار پیامبر رحمت ما بسیار معلوم و مشخص است که جلوی پای خانم فاطمه(س) زمانی که وارد اتاق می شدند تمام قد بلند می شدند یا بوسیدن خانم ، همه حاکی از جایگاه والای دختر دارد. صاحب دختر شدن رحمت است یا وارد شدن به بهشت برای مادرانی که دختر دارند.
آیا حضور پررنگ دختران جامعه امروز ما در عرصه های اجتماعی، سیاسی، پزشکی، ورزشی، هنری و فرهنگی تاثیری در توسعه و پیشرفت جامعه داشته است؟ آیا باید شرایط حضور مهیاتر شود یا همین میزان برای دختران ما کافی است؟
شاید کلمه حضور اجتماعی که امروزه در جامعه مدرن ما مطرح است کمی ما را به اشتباه انداخته است. حتی در صدر اسلام هم خانمها در اجتماع حضور داشتند اصلا انسان موجودی اجتماعی است. زنان ماما، زنان عطر فروش، آرایشگر در منزل، زنان جنگجو و ...که البته بسته به شرایط اجتماعی و نوع استعداد مشخص می شود. ما اگر توجه به استعداد منحصر به فرد هر شخصی فرق ندارد که زن باشد یا مرد نکنیم مشکلات فعلی ظهور می کند و مسئله بعدی جسم زن است که واقعا نیاز به امنیت و مراقبت دارد و آیا شرایط اجتماعی دنیای مدرن می تواند برای زن امنیت و مراقبت ایجاد کند و بهداشت روان او را حفظ کند. آیا تربیت زنان ما در عرصه های مختلف حرفه ای متناسب با استعداد او و بهداشت روان او است. با توجه به آمارهای مختلف هنوز یک آرمان است. بازهم اشاره می کنم حضور زنان حتی در خانواده هم یعنی اجتماع و کاملا بستگی به شرایط و نیاز جامعه دارد. نکته دوم توسعه یافتگی یک کشور یک مبحث بومی است ولی متاسفانه فعلا این قوانین بر اساس قوانین لیبرال دیده شده که همین مورد باید بررسی شود که کدام از قوانین با فرهنگ و مذهب جامعه ی ما متناسب و کدام متفاوت است. نیاز ما به حضور زنان متناسب با نیازهای اجتماعی دارد که در هر دوره متفاوت است.
ما برای اینکه بتوانیم الگوی دینی را برای جوانان تبیین کنیم باید اول خود شناخت کامل داشته باشیم به نظر شما متولیان دینی ما در خصوص حضرت معصومه(س) به درستی این شناخت و الگوسازی را انجام داده اند؟
آرمان های ما در مورد این موضوع محقق نشده است. ایجاد بصیرت سیاسی، اجتماعی، خانوادگی، فردی، شناخت الگوهای دینی مخصوصا حضرت معصومه(س) در خانواده ها و سیستم آموزش و پرورش حتی در متن شهری ما فقط منحصر به روز دختر و تولد و وفات است. و گاهی اوضاع بدتر میشود که روز دختر الگوهای غربی و تجملگرایی در خرید هدیهها و جشن های مفصل خودش را نشان می دهد. طرز رفتار با دختران و تربیت درست برای بدست آوردن هویتی درست باید سرلوحه ی کار متدینین ما باشد. نگاه پسر خواه بودن درموقع تولد، باید تغییر کند. آموزش رفتار درست با دختر بر اساس نوع جنس او و فیزیولوژی خاص او هنوز هم کافی نیست. نشان دادن سبک زندگی حضرت معصومه(س) در تمام مقاطع تحصیلی و تک جنبه رشد ندادن دختران وظیفه اصلی است. در این زمینه تحقیقات کتابخانه ای معتبر همراه با تبلیغ و به روز رسانی در عصر جدید این مطالب و وجود متدینین با تجربه و مبلغ کارآمد که جذاب باشند و بتوانند این الگوها را هم بصورت اعتقادی و هم رفتاری و کاربردی به جامعه تزریق کنند ،کم هستند.
دختران امروز ما با آسیب های زیادی مواجه هستند. نقش خانواده و جامعه در الگوسازی و راهنمایی دختران ما برای مقابله با این آسیب ها چیست؟
ازدواج درست که تفاهم در تربیت فرزند در بین زن و شوهر باشد. آموزش های فرزند پروری متناسب با جنسیت، تکریم به جایگاه دختر در خانواده، اجتماعی کردن دختر برای ورود به اجتماع توسط پدر و مادر، دادن آگاهی های متناسب با سن و آشنایی با خطرات ورود به اجتماع و خوبی های آن، وجود شرایط اقتصادی برای خانواده، وجود شرایط و امکانات بهداشتی و مراکز برای ارتقا سطح بهداشت جامعه مخصوصا بهداشت روان که واقعا نیاز به رصد کردن خانواده ها و شناخت آسیب ها و درمان و پیشگیری به موقع. سیستم آموزش مهارتی در مدارس و عدم تک محور بودن، استعداد سنجی، آموزش معنویت و مذهب در کنار همه ی این موارد که باعث خودسازی و خودمراقبتی می شود. داشتن قوانین مشخص نسبت به زن و خانواده و نگاه مجدد به آن می تواند کمک کننده باشد.
برخی از آسیب های اجتماعی امروز مثل فقر، اعتیاد، طلاق و سرپرستی خانوار در بین جامعه زنان در حال رشد است آیا این عوامل در بالا رفتن سن ازدواج در بین دختران موثر بوده است؟ اگر عواملی دیگر موثر است بفرمایید؟
در کل مشکلات اجتماعی همیشه چند بعدی و چند عواملی هستند. نبودن آموزش ازدواج در دبیرستان های ما، عدم انتخاب درست، قوانین حاکم در کشور، اقتصاد بی ثبات، وجود فرهنگ بی تفاوتی و بی مسیولیتی در افراد، فرهنگ پذیری از الگوی غرب، قضاوت و برچسب زنی ها بین افراد و دسته بندی آنها، تغییر نگرش به ازدواج به عنوان محدودیت در تحصیل و شغل و نگاه آسان به طلاق، عدم رصد های اجتماعی و عدم پژوهش های جامعه شناختی، عدم مرکز حمایت گر اجتماعی، نیروی انسانی غیر متخصص که خود باعث انحراف بیشتر می شود، تزریق نا امیدی و نپذیرفتن هویت و ناتوانی، عدم وجود تسهیلگران محلی و خویشاوندی در بین محلات و خانواده ها، عدم درمان تعصبات در بین افراد، مهاجرت های تحصیلی که مشکلات در نگرش ایجاد می کند، تزریق های غلط رسانه و نبود آموزش های موثر در قالب های مختلف رسانه ای و ....از جمله عوامل موثر در این زمینه هستند.
الگوهای دختران امروز ما چیست و چرا به سمت الگوگیری غربی پیش می رود؟
واقعا نمی توانیم بگوییم دختران ما به سمت غرب رفته اند، در این جامعه دختران دانشجو و طلبه، مهندس و پزشک، خانه دار و کارمند، معلم ،ورزشکار، شغل آزادی، غسال ،آرایشگر و ...هزاران مورد داریم که برای کشور زحمت میکشند و نگران جامعه خود هستند و تلاش میکنند. درست است که ممکن است سبک زندگی فرق کرده باشد و گاهی الگوها جا به جا شده باشند که باید سهم همه ی افراد جامعه را سنجید نه فقط تقصیر را به گردن دختران انداخت که همه ی ما در تغییر این الگوها سهم داریم. ولی همیشه شاهد هستیم در بحران های ایران همین دختران و زنان سهم عمده دارند در نگهداری از محیط زیست، کوشش های خیرخواهانه و همدلانه، تزریق عاطفه به جامعه در کنار این کشور هستند. در هرحال کم کاری خانواده و نهادها و سازمان های دولتی و غیر دولتی باعث تغییر سمت حرکت این مسیر شده و گاهی به آن سرعت بخشیده که دختر ایرانی مدیریت بدنش را نمیداند و برای کسب هویت و رفع نیازهای فطری اش به روش های نامناسب دست میزند.
آموزش و پرورش نهادی پایه در آموزش دختران ما است نقش این نهاد در حفظ دختران ما از آسیب های اجتماعی چه میزان است؟
هر نهادی برای خود وظایفی دارد که نهاد آموزش و پرورش هم از این امر مستثنی نیست ولی متاسفانه صرفا نگاه آموزشی، هدایت صرفا برای شرکت در کنکور، لابی های کلاس های کنکور، عدم محتواها براساس جنسیت، کاربردی نبودن، عدم مهارت آموزی عمومی و اختصاصی برای دختران، حتی نبود امکانات متناسب برای خانم ها در ورزش مدرسه، نیروی انسانی که با نسل جدید آشنا نیست، همگی می توانند کمک به نابسامی کنند. البته ما معلمانی دلسوز و تلاشگر داریم که واقعا وظیفه ی خود می دانم که به نشانه ی احترام خم بشوم و از آنها تشکر کنم.
۳۱۳/۶۱